داستان صوتی و موزیکال سیندرلا دختر یتیم با فرمت mp3
به همراه تصاویر کودکانه و متن داستان
Cinderella | Format: MP3 | Size: 7 MB | Direct Link
داستان صوتی و موزیکال سیندرلا دختر یتیم با فرمت mp3
به همراه تصاویر کودکانه و متن داستان
Cinderella | Format: MP3 | Size: 7 MB | Direct Link
داستان صوتی و موزیکال پینوکیو با فرمت mp3
به همراه تصاویر کودکانه و متن داستان
Pinocchio | Format: MP3 | Size: 1 MB | Direct Link
داستان صوتی و موزیکال جوجه اردک زشت با فرمت mp3
به همراه تصاویر کودکانه و متن داستان
The Ugly Ducklin | Format: MP3 | Size: 4 MB | Direct Link
داستان صوتی و موزیکال آلیس در سرزمین عجایب با فرمت mp3
به همراه تصاویر کودکانه، متن داستان
Alis Dar Sarzamin Ajayeb | Format: MP3 | Size: 6 MB | Direct Link
امیرارسلان نامدار داستانی به زبان فارسی نوشته میرزا محمدعلی نقیبالممالک، داستانگوی ناصرالدینشاه قاجار است. فخر الدوله، دختر ناصر الدین شاه داستانهای نقالباشی را مینوشت و داستان امیر ارسلان اینگونه بجا ماند. داستان امیرارسلان یکی از مشهورترین داستانهای عامیانهٔ فارسی است. دو داستان دیگر نقیب الممالک عبارتاند از «داستانهای ملک جمشید» و «زرین ملک». در سال ۱۹۸۶ یوشیکی تاناکا داستاننویس مشهور ژاپنی امیرارسلان نامدار را به ژاپنی بازنویسی کرد این کتاب با نام Arslan Senki یکی از پرفروشترین کتابهای داستانی ژاپن شد.
Amir Arsalan Namdar | Format: MP3 | Size: 7 MB | Direct Link
خلاصه داستان: امیرارسلان با دیدن تصویری از فرخ لقا، دختر پطرس شاه، رهسپار فرنگ می شود. شمس وزیر و قمر وزیر موضوع را به پطرس شاه خبر می دهند. پطرس شاه هم دستور می دهد که تصویر ارسلان را به دروازه ی شهر آویزان کنند تا هر کس او را دید دستگیر کند و بیاورد تا او را بکشند. خواجه طاووس، ارسلان را می شناسد و به تماشاخانه ی برادرش خواجه کاووس می برد تا در امان باشد. امیر هوشنگ، پسر پاپاس شاه، برای خواستگاری به دربار پطرس شاه می رود. ارسلان در قصر فرخ لقا با امیر هوشنگ درگیر می شود و او را از پا در می آورد. پطرس شاه به الماس خان داروغه ماموریت می دهد قاتل امیر هوشنگ را دستگیر کند. قمر وزیر ارسلان را نجات می دهد و به حیله از او می خواهد که برای رسیدن او و فرخ لقا به روم باید فرخ لقا را بی هوش کند و گردن بند او را از گردنش باز کند، چون تا این گردبند به گردن فرخ لقاست هیچ کس نمی تواند او را از شهر بیرون کند. وقتی ارسلان به این دستور عمل می کند، قمر وزیر فرخ لقا را طلسم می کند و در باغی به بند می کشد. امیرارسلان برای نجات فرخ لقا روزها و شب ها صحراها و بیابان ها را زیرپا می گذارد تا هنگامی که کفش و عصای آهنی اش از بین می رود. همان موقع به قلعه ی فولاد زره راه می یابد و در نبردی دیو را شکست و فرخ لقا را نجات می دهد و با او ازدواج می کند.